این است معنی مادر
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
برادرم گفت: چرا چتری با خودنبردی؟
خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
پدرم باعصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد
اما مادرم در حالی کهموهای مرا خشک می کرد گفت
"باران احمق"
این است معنی مادر
نظرات شما عزیزان: